وبسایت شخصی محمد حسین تیرآور

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


دکور از هم باز شده اش ریز باران کنار حیاط افتاده بود و من هر روز بدون هیچ حسی از کنارش رد میشدم، تا اینکه پیام مشاور رسانه‌ای ریاست دانشگاه نگاهم را به دکور از هم پاشیده شده تغییر داد و احساس غروری را نسبت به خود برانگیخت.

دکوری خیمه مانند وسط حیاط توسط یک شرکت چند ملیتی برپا شده بود. گزارشی انتقادی و مستدل از منفی بودن حضور این شرکت در دانشگاه نوشتم. گزارش در چند رسانه مطرح چاپ شد؛ به جلسه هیئت رئیسه دانشگاه رسید و ظاهرا خاطر ریاست را مکدر کرده بود. آقای رئیس دستور داده بود غرفه جمع شود و فردای آن روز جمع شد. بعد از چند ماه مشاور ریاست به طور اتفاقی مرا  دیده بود و ماجرا را برایم تعریف کرد که: : بعد از انتشار یاداشت شما غرفه شرکت چند ملیتی از دانشگاه جمع شده است. این خبری بود که غروری از اثر بخشی یک گزارش برایم ایجاد شد. مصداقی از یک "نهی از منکر" که می‌شد در محافل رسانه ای به عنوان مصداقی کوچک از آن یام برد.

حدود 360 روز از انتشار گزارش قبلی میگذرد که دکور آبی رنگش بدون نگرانی از سرما و رگبار های پاییزی، بعد از گذشتن از توانایی های مدیریتی مسئولین، باچند پله سعود این بار زیر سقف و داخل دانشگاه، ما را به خود می‌خواند.


و اما آنچه سال گذشته گفته شد و نقد امروز نیز است(برای کسانی که سال گشته مطلب را مطالعه نکرده اند):