وبسایت شخصی محمد حسین تیرآور

بی ارادگی مسئولین فرهنگی، بی مسئلگی اساتید ارتباطات

پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۵۴ ق.ظ



حجم: 1.07 مگابایت
 هفتمین شماره حنیفا


سلام. اگر دوستان مشترکاتی بین این یاداشت که  به عنوان تیتر اول در نشریه دانشجویی حنیفا چاپ شده است و یاداشت های قبلی بنده دیده اند، بدین دلیل است که متن زیر تکمیل شده یکی از نوشته های چند ماه پیش است.


بسم الله الرحمن الرحیم

امروز بحث های نویی به مانند جهانی شدن با تمام تعاریف مختلفش و در عین ظاهر جامعه شناختی خود، نسبتی با رشته های دیگر دارد و بعید نیست که وقتی از جهانی شدن سخن میگوییم، رد آن را از سینما آغاز کنیم. اگر از شناخت خود در این باره صرف نظر کنیم، در بیان متفکرین مغرب زمین این نگاه وجود دارد. به طور مثال «آپادورای» در بحث جهانی شدن، یکی از دو  مولفه این روند (جهانی شدن) را سینما معرفی می کند.
در ادامه تحلیلی را مطالعه خواهید کرد نسب به یک انیمیشن ایرانی که به تازگی اکران موفقیت آمیزش به پایان رسیده و دو پیامد  رسانه ای دیگر  .
لازم به ذکر است که هدف از این تحلیل، آوردن شاهد مثالی برای مفهوم «جهانی سازی» یا « جهانی شدن» به تعریف متفکرن مغرب زمین نبوده و صرفا نگاه نگارنده را منعکس میکند.
تا به امروز نقد ها و معرفی های زیادی برای این انیمیشن (شاهزاده روم) نوشته شده است که قصدی برای بیان مکررشان نیست و به نظر حقیر، لازم است موضوع این انیمیشن یک بار از نگاهی دیگر و نه در مقایسه میان آثار ایرانی و یا آینده انیمیشن سازی و فروش در گیشه که قطعا در جای خود بسیار پر اهمیت هستند، تفسیر شود.

باید پیروزی ابتدایی یا اهمیت و تامل پذیری انیمیشن «شاهزاده روم» را در قدم اولش، یعنی انتخاب موضوع دانست.
 موضوع و داستانی  بکر، واقعی و کمتر شنیده شده حتی برای شیعیان که به خودی خود راز آلود است و به جهت ویژگی هایی که بعد تر بدان اشاره خواهد شد، از اهمیتی بالا برخوردار است.
تمام آنچه انیمیشن«شاهزاده روم» میگوید این است که: مادر منجی وعده داده شده در تمامی ادیان به عنوان شیوع دهنده نهایی عدل در جهان، متولد و بزرگ شده در کشوری غیر از زادگاه منجی (عراق)، بلکه  یک امپراطوری غربی، یعنی روم باستان است.
 میتوان روم باستان را به دلیل گستردگی اراضی اش که تمام اروپای فعلی و بخشی از خاور میانه امروزی را در بر میگرفت، و به خاطر تاریخ طولانی، به عنوان نمادی از غرب به حساب آورد.
مادر حضرت مهدی(ملیکا) یک شاهزاده مسیحی رومیست( نوه قیصر کبیر روم) که با داستانی عجیب( به هم خوردن چند باره مراسم عروسی اش با یکی از سران سپاه به خاطر زلزله یا...) ، از روم  به عراق، بغداد و بلاخره خانه پدر حضرت مهدی یعنی امام حسن عسگری میرسد، آنهم نه به صورت اتفاقی که به صورتی نشان شده.
 بهتر است بدین صورت نگاه کنیم که گویی خداوند تقدیر را به گونه ای رقم زده است که نجات بخش این عالم و موعود نهایی، نه تنها در اندیشه جهانی، بلکه در نژاد از شرق و غرب عالم باشد؛ و انیمیشنی ایرانی شیعی، آمده است  این نکته را یاداور شود و موعود مقدس خود را به مخاطب جهانی اش، یک شاهزاده از روم معرفی میکند. (شاهزاده روم نامیست با جناسی زیبا، از یک سو اشاره با شاهزاده بودن حضرت ملیکا و از سویی دادن نسبت شاهزادگی به جهت القای ارادت و بزرگی فرد به حضرت مهدی(عج))
انگار که شاهزاده روم در فضایی که رسانه ها و نظام سلطه علنا سعی در تولید نگاهی متحجر و سرکوبگر از اندیشه اسلامی دارد، دست های کودکان رمانیایی، ایرانی، فلسطینی و فرانسوی و... را به هم گره میزند تا در مغرب زمینی که به خاطره کینه توزی های سردمداران خود، شاید هیچ مشترکی بین خود و اسلام پیدا نمیکنند، مشترک وحدت بخشی مثل منجی را شاهد باشند. و این مشترک نه صرفا به جهت بیان زادگاه مادر منجی، بلکه به خاطر نگاه به رجعت پیامبر بیشترین گرایش دینی در غرب، یعنی مسیحیت نیز هست، نکته ای که در انیمیشن از زبان اسقف مسیحی بیان میشود.
  این استراتژی ایست از هنر انقلاب اسلامی که ریشه اش کتابیست که میگوید:» قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ .....(آل عمران/64)
با تفاسیر بیان شده،  «شاهزاده روم»،به جهت موضوع، یک انیمیشن با نگاه جهانیست و میتواند به راحتی دست مایه ساخت یک فیلم سینمایی نیز شود؛ که خوشبختانه در ساختار انیمشن سازی نیز توانسته است متفاوت از تمام انیمیشن های ایرانی، در کیفیتی بالا ظاهر شود.
البته گفتنیست که فیلمنامه اثر خالی از ضعف نیست که در صورت نبودشان، رسیدن به ویژگی های بیان شده قطعا تسهیل میگردید.
نکته ای دیگر درتفسیر این انیمیشن، هم زمانی اش با دو اتفاق با رویکردی جهانی است. یکی همزمانی با فیلم عظیم « محمد» ساخته مجید مجیدی و دیگری دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و امریکایی.
دغدغه ساخت فیلم محمد از همان ابتدا به گفته کارگردان در واکنش به یک اتفاق جهانی یعنی تفسیری غیر واقعی و خشن از پیامبر و اسلام بوده که البته اگر این دغدغه در کلام هم بیان نمیشد، قابل تشخیص بوده است . فیلمی عظیم و حرفه ای که هم ترازی اش در میان آثار بزرگ سینمای جهان، نگاه جهانی اش را یاداور میشود. اثری که برای تذکر رحمانیت اسلام و پیامبر و وحدت بین مذاهب(صحنه پایانی فیلم که محتوای جهانی را مجدد متذکر میشود) در بحبوحه شیوع نگاه و حشی و سرکوبگر سلفی تکفیری داعش و به تعبیر رسانه های غربی، دولت اسلامی عراق و شام اکران شد؛ و چون اثرش غیر قابل انکار بود، به طرز مضحکی از رقابت جهانی اسکار حذف شد.
هم زمانی دیگر، ارسال دونامه در خطاب مستقیم به جوانان اروپایی و آمریکایی از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامی در دوسال اخیر است که هر دو در واکنش به نگاه مخدوش شده  اسلام  در مغرب زمین نوشته شد، که خود موید یک نگاه فرامرزی و به تعبیری تذکری نیز هست برای داشتن رویکردی جهانی.

متاسفانه باید اقرار کرد که این تقارن اتفاقی اما مبارک ، نه به دست هوشمند مسئولین مربوطه در حوزه فرهنگ در جمهوری اسلامی، که به دست تقدیر خداوند رقم خورده است و مجدد باید اقرار کرد که مسئولین فرهنگ دستی نمایشی بر سکان فرهنگ این مرز بوم دارند و نه خود و نه بسیاری از هنرمندان مورد تقدیرشان، به گواه آثار، اصلا مسئله ای جهانی برخلاف
دیگر کشور ها و اهداف انقلاب اسلامی، برای خود قائل نیستند و بدون هیچ تردیدی میتوان مصداقی از این بی مسئلگی را در جشنواره فجر نشان داد  و مدیران را نه جهت دهنده که صرفا کف زننده های این فستیوال ها به حساب آورد.
حال جستجو کنید ردی از سه اتفاق مذکور به عنوان سه اتفاق مهم در فضای رسانه ای، یعنی «شاهزاده روم» به عنوان تنها انیمیشن پرفروش سینمایی ؛ «فیلم محمد» به عنوان پر فروشترین و پر هزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران و دو نامه مقام معظم رهبری، را در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی. جستجو بفرمایید یاداشتی از اساتید، یا نشستی توسط دانشکده با سخنرانی اساتید یا همایش یا هر چیز دیگر را . نتیجه مشخص شده است، چیزی پیدا نمیشود، سپس به این سوال پاسخ دهیم که سکوت و بی توجهی دانشکده و اساتید ارتباطات به عنوان مرجع و قطب آموزش رسانه در کشور و مدعیان عالمیت در بحث رسانه، در مقابل پر مخاطب ترین فیلم و پر فروش ترین انیمیشن به عنوان یک محصول
رسانه ای و معدود نامه های رهبر یک کشور در خطاب به جوانان دیگر کشورها، فارغ از هر محتوای خوب یا بدی که دارند از کجا نشات میگیرد؟
ما فعلا از پاسخ خودمان به جواب بالا صرف نظر میکنیم. ولی اگر این گونه بی توجهی و بی مسئلگی ها وجود نداشتند، دانشجویان ملموستر با درس های خود مواجه میشدند و به قطع افرادی بودند توانمند برای فردای رسانه ی کشور خود؛ و دانشگاه هیچ گاه به این شبهه که
 ( دانشگاه آکواریومی است که با مسائل جامعه خود ارتباطی ندارد) تن نمیداد.

به عنوان پیشنهاد آخر
اگر اساتید محترم  روش تحلیل بالا را فاقد ارزش میدانند و اعتبار را به آوردن فکت های متعدد از علمای مغرب زمین میپندارند، میتوانند بدینگونه به تحلیل بپردازند:
استوارت هال معتقد است که نظام سرمایه داری در فرایند جهانی سازی به ناچار باید تفاوت هایی را که میخواهد بر آنها فائق آید را در خود بگنجاند یا حتی آنها را بازتاب دهد. با این تعریف نگاهی که در انیمیشن شاهزاده روم که بر خلاف تعریف بالا به جای تفاوت ها در صدد اشاره به مشترکات است را با چه هدفی باید تفسیر کرد؟  آیا فرایندی جدای از جهانی شدن؟ اگر جهانی شدن به معنی نسبی شدن امور جوامع ملل آنگونه «رابرتسون» میگوید باشد، آیا اشاعه نگاه مشترک ملت های موحد را به معنی نسبی سازی میتوان تفسیر کرد؟ معنای ابراز هویت که در کلام «رابرتسون» در جهانی شدن که امری ذاتی برای این روند است، به چه معناست و  بیان مشترکات برای ایجاد چه هویتیست؟

اساتید میتوانند برای نقد  فیلم «محمد» که نگاه رحمانی اسلام و به اصطلاح، نگاه درحاشیه اسلام در دنیای رسانه ای امروز را به نمایش میکشد، به آرا  «استوارت هال» اشاره کنند که میگوید: «با ظهور روند جهانی شدن کشور ها و امور درحاشیه فرصت نمایش خو را میابند و برای اولین بار فرصت پیدا میکنند به نمایندگی از خود حرف بزنند»  و تطبیق دهند که آیا فیلم محمد مصداقی از این درحاشیگی استوار هال است؟
یاحق

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۵۴ ق.ظ
  • محمد حسین تیرآور

نظرات (۹)

  • محمدصادق علیزاده
  • فهم این بی مسالگی هرچند قابل تقدیر است اما تمام کار نیست. حالا که خلاها را دیده‌ای، حالا که می‌دانی باید چه کنی، حالا که می‌فهمی باید پا در چه مسیرهایی بگذاری پس بسم‌الله! هر مسیر و عقیده و راه و فکر و جریانی، نیمی هویت سلبی‌‍اش است و نیمی هویت ایجابی‌اش. هویت سلبی‌اش آن چیزی است که می‌دانی نمی‌خواهی و می‌دانی که نباید باشد و هویت ایجابی‌اش هم آن چیزی است که فکر می‌کنی باید باشد. همین که الان به این فهم رسیده‌ای که ارتباطات و ژورنالیسم و دانشکده ارتباطات نباید یک چیزهایی باشد که الان هست یعنی هویت سلبی و حالا اینکه چه باید باشد و قدم در چه مسیری بگذارد می‌شود هویت ایجابی. این دومی اما سخت‌تر از اولی‌ست و رنج و زحمت و عرق ریختن می‌خواهد. اصلا اگر همین انیمیشن شاهزادۀ روم را به عنوان کیس‌استادی در نظر بگیریم، اینکه عوامل سازندۀ آن به این نتیجه رسیدند که انیمیشن و پویانمایی نباید اینی باشد که الان هست یعنی بخش سلبی ماجرا و اینکه دست به زانویشان زدند و یا علی گفتند و زحمت کشیدند و «شاهزادۀ روم» را ساختند یعنی بخش ایجابی ماجرا. اینها همه را گفتم که این را بگویم: باید دست به زانو بزنیم و یا علی بگوییم و وارد کار ایجابی شویم!
    متن  عالی و به نظرم شاید فراتر از انتظار بود  چه از نظر نثر و چه از نظر مفهوم تبریک میگم به این دید  بصیر
    پاسخ:
    ممنون از وقتی که گذاشتی

    مطلب بسیار خوب و از لحاظ موضوع ، موضوع مناسبی و مغفولی بود که شما به اون پرداخته بودید ان شاء الله این فضا به عنایت امام عصر در کل جامعه هنری و اصحاب فرهنگ و هنر تجلی پیدا کنه ، یعنی نگاه انقلابی به مقوله هنر و رسانه
     خوب بود
  • پدرام کاویان
  • سلام
    خوب بود. به نقدهایت نسبت به مدرسان دانشگاهی چیز جدیدی اضافه نمی کنم، شاید بتوان گفت بی مسئله بودن، بدترین مرحله ای است که در دوران تکامل بشر رخ می دهد و بدتر آنکه بی مسئله بودن، آخرین مرحله از این دوره تکاملی باشد. شنیدم که تعدادی از مدرسان شریف آن دانشکده به شما این نقد را داشتند که چرا باید مسئله تو مسئله ما باشد؟! شنیدن این گزاره کودکانه بسی دردآور است و از آن مهم تر آنکه اقرار به این است که این دست مسائل، برای مدرسان شریف مسئله نیست! در واقع همانطور که گفتی گرایش آنان مشخص است و عبور می کنم.
    دوستی می گفت به مدرسان ارتباطات می گویم اگر در بیرون از دانشگاه و در بازار کار، توانستید با توان موجود همین مقدار درآمد را کسب کنید آن وقت می توان گفت موجودات فعالی هستید.
    بگذریم
    دانشگاه، به عنوان نهاد از کار افتاده و اسقاطی بررسی علمی مسائل مبتلابه کشور، هیچ وقت کارکرد منظور خود را پیدا نکرد و به قول خودت از دانشگاه آدم دانشگاهی بیرون نمی آید. این حرفت بسیار نغز است و این را می رساند که آدم های موجود، دانشگاهی و به عبارتی دانشی نیستند.
    از وقتی که دانشگاه نمی خواستیم و سرهنگ رضا میرپنج، به زور اسلحه دانشگاه دارمان کرد، باید می فهمیدیم که از این دانشگاه دانش و روش بیرون نمی آید، و از وقتی که بعد از انقلاب فرهنگی، نتیجه بر این شد که این دانشگاه - همین دانشگاه - متولی علم و فرهنگ باشد (تشکیل وزارت فرهنگ و آموزش عالی)، فاتحه فرهنگ و آموزش خوانده شد، و بهتر که بگوییم، می خواستیم از بز نر شیر بدوشیم!
    حرف آخر:
    از دانشگاه آدم جهانی ندیدم، کیارستمی، آیدین آغداشلو، ابراهیم حاتمی کیا و ... ولی از پشت کردن به دانشگاه چرا. دانشگاه نهاد تولید دکتر است، نه تفکر. و تفکر از ذهن های غیر قالبی و غیر کلیشه ای بیرون می آید، از ذهن جوانانی مثل شما دوست عزیز. امروز اگر خروجی خلاقیت انقلابی «شاهزاده روم» است، به فضل خدا برای اینکه خروجی همه ما «شاه عالم» باشد باید یکسره تلاش کرد و از پا ننشست.
    ارادتمند

    پاسخ:
    تشکر از وقتی که گذاشتید. مسئله مندی را مجدد برسی خواهیم کرد...در یاداشتی دیگر
  • مصطفی بدرالدین
  • سلام
    محمد حسین جان عزیز
    خداقوت
    بی اغراق یاد سید مظلوم شهید آوینی افتادم
    مخصوصا بخش آخر
    موقع دیدن بازخورد ها دیدم کسان زیادی می گویند مگه دنبال درد سر می گردی که گیر دادی به اساتید و تا دلت بخواد از این برخورد های محافظه کارانه ، نمی خوام بی مهابا لقب انقلابی گری رو که در اندیشه آقا نقطه مقابل محافظه کاری بهتون بدم ، ولی قطعا تو این فضا بسیار انقلابی تر از دوستان چه بسا مذهبی هستید که به راحتی سر کلاس هایی می نشینند و مطالبی یاد می گیرند که جز در فضای تن همون کلاس جای دیگه ای به درد نمی خوره و لب از لب هم نمی گشایم ، دانشگاه برای جدی شدن نیاز به دانشجوهای مثل شما داره بلکه بتوانند اساتید رو به حرکت وادارند
    صادق شهبازی نظر جالبی در مورد فیلم محمد داشت برخلاف اکثریت جماعت حزب الله ...
    این تحلیل برای سیلی زدن به اساتید از خود راضی دانشگاه خوبه اما فکر میکنم سطح انتظاری که دانشجویان از اساتید دارند خیلی پایین تر از این حرف هاست استاد وسیله است و نمره هدف.معیار استاد خوب و بد هم راحت و سخت نمره دادنه پس باید قبول کنی که انتظار تو از اساتید برای این دانشجویان که کم هم نیستند قابل هضم نیست
    و مخاطب تو هم که صرفا اساتید دانشکده نیستند
    اما قلمت قابل ستایشه
    پاسخ:
    سلام. یعنی با محتوا مشکل داشتی یا فقط میگی که حیف اکثر دانشجویان این حرفارو نمیفهمن؟
    سلام
    1 خوب بود و به نکاتی اشاره فرموده بودید که برای خود من خیلی جالب و مفید بود
    2 به بحث جهانی شدن با تامل و دقت بیشتری باید نظر کرد و تعریف جامع و مانعی از آن ارائه کرد
    یاعلی
    پاسخ:
    این یاداشت هدفش این نبود که جهانی شدن را توضیح دهد بلگه به مسائل جهانی پرداخته بود.
    ممنون 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی