وبسایت شخصی محمد حسین تیرآور

متنفر بشو

شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳ ب.ظ


برسی پیامد های فعالیت های رسانه ای سید محمد خاتمی و هر آن کسی که بر سر بی منطقی خود باقی مانده است.آخرین یاداشتی که در نشریه حنیفا نوشته ام.
"پیامد فعالیت های رسانه ای سید محمد خاتمی، حدف سرمایه های اجتماعی و ایجاد تنفر در جامعه است"

بسم الله الرحمن الرحیم


#متنفر_بشو

در ابتدا باید متذکر بشوم که این یاداشت یک یاداشت سیاسی نیست و قصدی جز تحلیل پیامد اجتماعی یک حرکت سیاسی در آن وجود ندارد. البته سیاسی ننوشتن را فضیلتی نمیدانم، ولی قطعا از سیاستزدگی دوری میکنم.
کاش بهار امسال مسائلی مهمتر از سرما قصد کوچ و سفر از این کشور را داشتند و مردمش را با دشمنهای خارجی تنها می‌گذاشتند، اما ظاهرا خیلی از چیز ها حذف شدنی نیستند و هنوز ثابت قدم ایستاده اند.
حمایت کردن های متعصابه حدف شدنی نیست، پاسخ ندادن و سکوت کردن های لجوجانه حدف شدنی نیست، ایستادگی بر حرفهای غیرمنطقی و کورکورانه حذف شدنی نیست، و این روزها میشنویم «خاتمی حذف شدنی نیست».
« خاتمی حذف شدنی نیست» شعار صفحه سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام است؛ شعاری که با ارسال عکسهای مختلف توسط مردم در همین صفحه مدام انتشار میابد.
 به این نکته کاری ندارم که اصلا ایشان در کدام میدان حضور داشته اند که حالا در حال حذف شدن هستند یا اینکه این حذف شدن هدایت شده است یا خیر، یا  اینکه آیا حذف شدن صرفا یک شعار ژورنالیسیتی است؟ مایلم  به مسئله مهمتری اشاره کنم.
جدای از عکسهای شخصی سید محمد خاتمی در این صفحه، دیده می‌شود گاهی عکسهایی در حمایت از میرحسین موسوی(از جمله اصلی ترین محور فتنه سال 88) انتشار داده می‌شود و مورد استقبال قرار می‌گیرد و محلی می‌شود برای بحثهای سیاسی.
ساده لوحی است که اگر با دیدن اینگونه فعالیتها صرفا به چشم یک ابراز علاقه به آن نگاه کنیم و بزرگترین آسیبش را غیرقانونی بودن آن بدانیم، و از پیامدهای خطرناک اجتماعی آن به سادگی گذر کنیم.
مهمترین پیامد یک ابراز علاقه و حمایت اینچنینی توسط محمد خاتمی چیست؟
بزرگترین نتیجه این گونه حرکات  از نظر بنده، عدم توجه به فضای کشور و ایجاد شکاف و دوقطبی کردن جامعه و از دست دادن سرمایه های اجتماعی است، آن هم  در سالی که به جای دغدغه‌های فرهنگی و اقتصادی، رسما سال همدلی نام گرفته.  و اینها پیامدهایی است که فعالیتهای سید محمد خاتمی در پی خواهد داشت.

چه کسی است که نداند سرپا ماندن یک کشور و نظام حکومتی بدون حضور و حمایت مردم معنایی ندارد؟ و بزرگترین سرمایه هر کشور به قطع سرمایه‌های انسانی آن است؟ یعنی دقیقا همان جایی که سید محمد خاتمی هدف قرار داده است.
محمد خاتمی به عنوان لیدر جریانی که چشمهای جماعتی را به دنبال خود دارد، با حمایتهای بی دلیل از فردی که به زعم بعضیها ( که آقای خاتمی نیز جزء آن بعضیها هستند) حق قانونی اش توسط حکومت سلب شده است، بخشی از سرمایه اجتماعی این کشور را هدر می دهد و این حرف به هیچ وجه یک ادعا نیست.

آری، چه قدر سخت می‌شود تنفس در کشوری که میلیونها رای مردمش را مستبدانه نادیده می‌گیرد و از تو تقاضای آینده سازی و تعهد دارد!
اصلا احساس غرور برای پیروزیهای این کشور دیگر چه معنایی دارد؟
اصلا چرا نباید جوانان از شکستهای این نظام حق‌خور و مستبد شادمان باشند؟
با این اوصاف آیا دلها و ذهنهای جوانان محلی است برای ساختن آینده، یا انباری است برای انباشت هر روزه بغض بر روی بغض برای روز انتقام؟
آیا تزریق اینگونه افکار به معنی از دست دادن بخشی از سرمایه انسانی کشور (ولو اندک) نیست؟؟
این تنگی نفس هدیه ایست از طرف سید محمد خاتمی و همه آنهایی که بی دلیل بر سر بی منطقی خود باقی مانده اند و به واسطه رهبر بودنشان عده زیادی را هم مایلند  با خود همراه کنند و به جای تعهد، تخم کینه در دلهای آنها بکارند.
برای بنده که بسیار سخت است زندگی در کشوری که حکومتش اندک احترامی به انتخاب مردمش نمی‌گذارد و با ادعای مردم سالاری و جمهوری، ملیونها رای را جا به جا میکند. برای شما چه طور؟
اصلا می‌پذیریم که با وجود داشتن حس نفرت هم می‌توان متعهد بود و از پیروزیهای کشور به خود بالید، این فرض محال را می‌پذیریم؛ مشکل دیگر این است که چرا یک عده بی خود و بی جهت باید به خاطر بی منطقی امثال آقای خاتمی سالهای سال با حس تنفر و کینه در این کشور نفس بکشند؟ این فشار روحی وارد شده را چه کسی باید پاسخ دهد؟
باید یادآور شد که سید محمد خاتمی در اینجا مصداقی است از همه آنهایی که مانند او رفتار می کنند و عذاب فکری و روحی را به طرفداران خود تحمیل می‌کنند.
بیش از 1500 روز برای ارائه دلایل برای اثبات تقلب در 88 کافی نبود؟
آقای خاتمی و هر آن کسی که به عنوان رهبر معتقدید در انتخابات 88 تقلب شده است، آیا به پیامد این
 بی جوابی خود در جامعه فکر کرده اید؟
آقای روحانی، از شما خواهش دارم برای ایجاد هرچه بیشتر همدلی، به همان فردی که چند ساعت پس از اعلام پیروزیتان در انتخابات مراتب تشکرتان را اعلام کردید، امروز  تذکر بدهید.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳ ب.ظ
  • محمد حسین تیرآور

نظرات (۹)

هوالمحبوب
همون طور که قبلا هم گفتم مطلبت به لحاظ فنی یه سروگردن از مطالب دیگر این شماره بالاتر بود. از جمله نقاط قوتش انسجام بین قسمتهای مختلف اون و همچنین روانی متن. یکی از ویژگی های یک متن خوب اینه که وقتی به آخر اون میرسیم خستگی ناشی از خوندن رو احساس نکنیم و شاید اگر بخوام یه اصطلاح من دراوردی براش بگم چیزی بهتر از " راحت خوان بودن" پیدا نکنم، این مشحصه در متن تو به خوبی هویداست.
اما به لحاظ محتوایی، برای پرداختن به چنین مسئله ای باید به ذهن عوام نزدیکتر شد و شاید دلیل این که من از یکی دو نفر از بچه ها شنیدم که متن مبهم بود به دلیل نبود آشنایی ذهنی اونها با منظور مورد نظر تو بوده و اینکه باید  متن با تامل خونده بشه تا نگاه تو درک بشه. البته هنوز هم میگم من در لزوم نوشتن چنین مطلبی شک دارم.
سلام قلمت از پختگی بیشتری برخوردار بود . نوع نگاه جدیدی فارغ از مسائل سیاسی  به موضوع فتنه داشتی که قابل تأمل است . همدلی و همزبانی یک موضوع فرهنگی است . سعی کن هم واضح صحبت کنی هم بنویسی .
پاسخ:
سلام. سخت مینویسم؟

مطلب خوب.
یک یادداشت روانشناسی متن خوندم اگر پیداش کنم برات ایمیل می کنم. در این رابطه:
چرا یه شخص زیر اینستاگرام خودش مینویسه من حذف شدنی نیستم؟ وقتی که در حال حذف شدن باشه و از این اتفاق هراس داشته باشه.
برات میفرستم.
پاسخ:
سلام. تشکر
بسم الله.../ 
این مطلب شما منو یاد چند تا نکته انداخت.../  
اول غصه دار شدیم  مجدد برای اینکه هنوز که هنوزه ما عدالت رسانه ای نداریم و برخی انقدر راحت از جاشون بلند میشن و آرای خیل عظیم مردمِ شهرستانیِ بی رسانه رو میخورن و مدعی میشن که تقلب شده!و از این طرف صدای کوچک ترین ناله و اعتراض شون به حق یا نا حق تو کوچه پس کوچه های دنیا هم میپیچه!!!و این داستان همچنان ادامه داره!
نکته دوم هم جریان روشنفکری بیمار!!! 
جریانی که با بازی های روشنفکری شون عملا مردم خودشونو از دم تیغ میگذرونن و تو تشکیلات حزبی شون روزی به جایی میرسن که میبینن دیوار به دیوار همون هایی هستن که تیشه به ریشه ملت میزنن!
کما اینکه همون موقع ها با ندونم کاری ها و روشنفکر بازی هاشون یه عالمه تحریم رو به مردم تحمیل کردن و یه عالمه منفعت رو به جیب دشمنانون روونه کردن!حالا هم آقایون دونسته یا ندونسته همون کار رو انگار دارن انجام میدن! 
همین کاری که شما یکی از پیامد هاشو  حذف سرمایه اجتماعی و تنفر میدونید.
مطلب تون خیلی خوب بود...///و بجا
قلم تون مستدام
پاسخ:
تشکر از حضورتان. 
  • محمد دادسرشت
  • سلام
    مطلب خوبی بود
    نگاهی از سر دغدغه های فرهنگی
    قلمت مستدام
    پاسخ:
    سلام
    سلامت باشید
    تشکر از حضورتان
    تاییدت می کنم....ان شالله به تایید حضرت حجت برسی...بنویس باز هم...حقیقتش انتظار نداشتم حلال کن
    سلام
    با دو قطبی نکردن جامعه که گفتی موافقم. خوب نکته ای رو اشاره کردی. هدر دادن سرمایه های اجتماعی.
    آقای خاتمی یک مهره ی سوخته است و خائن به کشور. با هیاهو و سر و صدا هیچ کسی بزرگ نمی شود.
    آن هم از رفیق شفیقش که این روزها سعی دارد با خاطرات عجیب و غریب، از امام (ره) چهره ی دیگری به نفع جریان خود بسازد. 
    راهپیمایی های هر سال مردم جواب یاوه گویی های این جریان است. همین ته مانده هایشان هم مثل سایر دوستانشان وقتی ببینند در میان مردم جایی ندارند می روند در پناه همان اربابان و کدخداهایشان. باشد که شاید آن جا تحویل شان بگیرند.
    تاریخ درباره ی همه ی شخصیت های امروز قضاوت خواهد کرد.
    یا علی
    سلام
    ممنون از دعوتت
    فارغ از محتوا، اصل نوشتن با ادبیات علمی و بررسی مسائل روز با رویکرد اجتماعی فرهنگی و گذار از ادبیات سیاست زده ژورنالیسیتی قابل تحسین هست.
  • میم. صابر
  • اون قسمتش که گفتید یک عده به خاطر بی منطقی و فتنه ای که به وجود اومده با تنفر تو این مملکت نفس می کشن ، بسیار عالی بود . در کل متن زیبایی بود . 
    پاسخ:
    سلام. خدا را شکر 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی