وبسایت شخصی محمد حسین تیرآور

مردم را بی آبرو نکنیم

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۹ ب.ظ

 

(متن منتشر شده در روزنامه به دلیل کمبود جا و اقتضائات صفحه بندی خلاصه شده است و نقد اصلی نوشته زیر است)


منتشر شده در :

سینما انقلاب

صبح نو

سینما پرس (متن خلاصه یاداشت)

سایت خبری فردا


راه اثبات آبرومندی صاحب نفسان

بی آبرو کردن ملت خود نیست


بسم الله الرحمن الرحیم

به دور  گلایه هایی که می‌توان درباره اصول فنی فیلم نامه نویسی بیان داشت، یعنی به دور از اعتراض از کلافگی مخاطب از اینهمه بی هنری در بیان سخنان و نکات و تحمل مستقیم گویی های گل درشت و بی خلاقیت در دیالوگ ها؛ و به دور از کشف عدم ارتقا و کسب توانایی در این امور، و به دور از بیان بی انگیزگی مخاطب، منتقد و دلسوزان از بیان نقد به دلیل حدس بی اثر بودنشان، صرفا تحلیلی ارئه خواهد شد در فهم اینکه کارگردان محترم (مسعود دهنمکی) چگونه نسبت به مردم جامعه خود نگاه میکند و آیا آثار ابتدایی و انتهایی ایشان تغییری در فهم مردم شناسی داشته است یا خیر؟

مسعود دهنمکی در اولین اثر داستانی خود (اخراجی های1) به درستی در تعریفی که از هم وطن و جامعه ایران ارائه می‌دهد، آغوش خود را باز می‌کند و با اعتراض به نگاه های خشک و ظاهر بینانه و سلبی، با ایجاد دوگانه ای مانند "حاجی گرینوف" به عنوان فردی ظاهر بین و خشک و "مجید سوزوکی" و اطرافیانش به عنوان افرادی ناسالم سعی می‌کند همه را هم وطن های این کشور به حساب بیاورد و ضمن عدم تایید منش مجید سوزوکی و اطرافیانش، در مقابل طرد شدن این افراد اعتراض می‌کند وایده ی خود را بر رشد و ارتقای این افراد میگذارد که شهادت مجید سوزوکی را می‌توان مصداق بارز این ایده(جذب و رشد) دانست.

این روند در اخراجی های دو نیز ادامه دارد  و با وجود همان دوگانه، بعد از اختلافات و درگیری های صورت گرفته بین این دو گروه(مذهبی، غیر مذهبی) در صحنه ای پایانی و بعد از پشیمانی طرف (غیر مذعبی و منفعت طلب) سرود "ای ایران" توسط همه‌ی اسرای کمپ خوانده می‌شود و مجدد ایده قبلی یعنی هم وطن بودن همه این افراد (جذب و رشد) اعمال می‌شود.

اما کارگردان محترم وقتی به دور از فضای دفاع مقدس در دوران امروز در آثار سینمایی خود دغدغه هایش را پیگیری می‌کند، نگاهی متفاوت به مردم  و جامعه خود دارد.

 در قسمت اول دوگانه رسوایی، مردم به صراحت عوامی هستند منفعل و ظاهر بین، افرادی که بعد از سالها التماس دعا گفتن و نماز خواندن پشت سر روحانی محله خود، بادیدن چند فیلم و صحنه ای مشکوک به روحانی قصه پشت می‌کنند(البته جای پرسش است چرا روحانی فیلم به وظیفه شرعی خود یعنی رفع سو ظن هیچ تلاشی نمیکند). این عوام زدگی و انفعال فکری و دهن بینی مردم جایی به اوج خود میرسد که مومنین نماز خوان و دل سوز اخلاق محله، بدون هیچ حکمی از قاضی و بدون هیچ سند شرعی و صرفا به دلیل تهییج یک بازاری در وسط بازار برای اجرای حکمی (رجم) به خانه دختر بد نام محله می‌ریزند و مخاطب همدلانه با دختر مضطرب و ترسیده از یورش سنگ بدستان نماز گزار در خانه خود منتظر فرج و رهایی ای میشود، که  بعد از افشاگری ای که  توسط دختر انجام می‌شود در پایان همان مردم متوجه حکم بی سند و اشتباهشان می‌شوند و پشت سر همان روحانی نماز اقامه می‌کنند. در رسوایی یک مردم، مومنینی هستند  دلسوز با همان ویژگی های ذکر شده( عوام، ظاهر بین، سست عنصر و...)و جز این قشر، قشر دیگری دیده نمی‌شود تا بگوییم تعریف کارگردان از مردم چیست؟

در رسوایی 2 مسعود دهنمکی تغییر نگاه خود را نسبت به اولین آثارش عمیق تر می‌کند. در رسوایی 2 دیگر از مومنین ولو بی بصیرت خبری نیست و کارگردان محترم مردم خود را گناهکار خطاب میکند، بله گناه کار. ابتدای فیلم روحانی اهل طریقت از سنت الهی میگوید که گناه باعث زلزله میشود، و در پایان زلزله می آید. بدین طریق میتوان گفت: گناه باعث زلزله میشود، مردم گناه میکنند، زلزله می آید؛ صغری، کبری، نتیجه.

وقتی این روزها کینه توزی کشور های سرمایه سالار جهان بر علیه این مردم مورد اشاره فیلم رسوایی به اوج خودش رسیده است، وقتی پول های بلوکه شده این مردم بی دلیل قصب میشود، وقتی که در عین فشار ها، مردم حمایت و دلبستگی خود را با قدمهایشان در صف های انتخابات و جشن های هرساله و پررونق 22 بهمن نشان میدهند، وقتی برومندان این کشور برای سربلندی و صیانت از آرمانهای انقلاب یا در هنگام رانندگی مورد ترور مملو از بغض و ترس سرمایه سالاران جهان قرار میگیرند و یا کیلومتر ها دورتر با دفاع خود و ریختن قطرات خونشان افزایش کستره تمدنی و ایدئولوژیکی نظام را اثبات میکنند، و وقتی که صاحب نظران این کشور این ملت را توانمند در مهندسی تمدن نوین اسلامی خطاب ، و یا جوانان امروزه را مومن تر از دوران دفاع مقدس خطاب میکنند؛ و با وجود هر آنچه هست  ولی بیان نشد، در این شرایط جناب کار گردان پیشبینی ای از یک ویرانی در  این کشور انجام می‌دهد؛ نه به خاطر حمله روبات های امریکایی مانند فیلم "روبوکاپ"، که به خاطر گنه کاری بیش از حد این مردم.

مردم در رسوایی 2 یا کف زنان منتظر اعدام یک مجرم هستند که در صورت بخشش اعتراض می‌کنند، یا پشت درب خانه حاج آقای اهل طریقت فیلم برای گفتن التماس دعا صف ایستاده اند، یا در دادگاه خانواده معترفند که به خاطر شبکه‌های اجتماعی حاظر به طلاق هستند، یا در خیابان چادر زده اند برای فرار از زلزله و بعد از نیامدن زلزله میرقصند، و یا به گفته نقش اول فیلم "حاج آقا" گناه کار هستند. و هیچ نمای دیگری از مردم دیده نمی‌شود تا شاید گفته شود اکثریتی به خاطر اقلیتی فی المثل رباخوار یا گناه کار عذاب شده اند و لاجرم باید اقشار مذکور را نماینده کل جامعه به حساب آورد.

در پایان متوجه می‌شویم که در امان ماندن این مردم تا به امروز به خاطر حضور افرادی مانند روحانی اهل طریقت فیلم است، زیرا پس از ترد شدن این روحانی و به محض بلند شدن چرخ های هواپیمای حامل ایشان، زمین شروع به لرزیدن می‌کند. البته این لرزش به زلزله ای مخرب ختم نمیشود و دوربین با نشان دادن پرچمی از حضرت ابا عبد الله حسین (ع) علت رحم خداوند به این مردم را اعلام می‌کند.

به عنوان سوالی پایانی برای دوگانه رسوایی پرسیده میشود که: چرا جناب کارگردان تنها راه  اثبات آبرومندی و بزرگی به حق اهل نفسان و روحانیون اهل طریقت را در بی آبرو کردن مردم خود می‌بیند؟؟؟

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۹ ب.ظ
  • محمد حسین تیرآور

نظرات (۱۳)

 سلام علیکم.
مطالعه کردم.
نگاه تون خیلی جالب بود و اصطلاحات متن تون خیلی جذاب کرده بود متن رو...
مثلا یکیش که یادمه  مدل کار اقای ده نمکی بود.
که خیلی برام جالب بود،گفته بوین: صغری،کبری،نتیجه
در عین کوتاهی خیلی خوب منظورتونو منتقل کرده بود
ان شاءالله هر روز موفق تر باشید.
قلم تون مستدام
سلام.خسته نباشید.
نقد در عین کوتاهی خ کامل و بی پرده حرفتونو رسوند و  اون سوال چالشی پایانی ای رو که مطرح کردید رو خ دوست داشتم.
پاسخ:
درس پس میدیدم واحه
سلام
متن خوبی نوشتید برادر
خدا قوت
من فیلم رو ندیدم ولی حرفی که زدی درسته و خب این یعنی آقای کارگردان داره از مردم دور میشه و همه رو با یه چوب میزنه
پاسخ:
ممنون حسام جان.
متاسفانه گاها حذب الهی ها هم مثل روشنفکرا به مردم توهین میکنند
برداشت غلط و سطحی از دین موج میزنه در کارهای ده نمکی و این مسئله پیشاپیش بیانگر عدم پژوهش و استناددهی به منابع مستند و مستدلِ شیعه هست
اشاره خوبی به این نکته داشتید
زنده باشید
سلام
خوبه کارتو درست بلدی
ولی
همه رقم چاقو داریم بعضی ها برای پوسته خیاره بعضی ها برای قاچ کردن هندوانه 
،چاقو ای که تو باهاش به فیلمای ده نمکی حمله کردی و اونو نقد کردی بزرگتر از قد و قواره فیلم های ده نمکیه ، البته برداشت اشتباه نکنید من اخراجی ها رو خیلی دوست داشتم و اخراجی ها رو موفق و به هدف خورده میدونم ، به قول معروف اون چیزی که کارگردان میخواسته "در اومده"
نقد فیلمت خوبه با این چاقو بزرگت به فیلمای  عمیق تر حمله کن (بعید میدونم خود ده نمکی به فیلماش همچین دیدی داشته باشه)
متاسفانه من فیلم رسوایی 2 رو هنوز ندیدم ولی تیزرشو که دیدم خیلی خوشم اومد  چون روی همون موضوعی دست گذاشت که چند وقتیه دغدغه فکری خودمه ،البته اولش مینویسه که این داستان یه شهر فرضیه  ولی همه میدونیم کجاس، از شهری که توش ربا و نذول قبح خودشو از دست بده و مردم دیگه به حروم و حلال بودن پولی که در میارن توجه نمی کنند و  شکم هاشون از حرام پر بشه فاتحه ی اون امت مسلمان خوندس . اصلاح کردن این امت هم خیلی خیلی سخته ولی ممکنه
(خب من دیگه از منبر بیام پایین)😜
تکرار می کنم کارتو درست بلدی 
موفق باشی
پاسخ:
قبول دارم. دهنمکی قواره کاراش کمتر بود.
سلام؛
حس آزادگی در قامت موج میزنه در این یادداشت.بنظرم چیزی که باعث میشه تا توانمندی های یک نویسنده بیشتر به فعل تبدیل بشه و اونرو از بقیه متمایز کنه ذهن سفید و باز هست که نیازمند آزادگی هست!
برات از صمیم قلبم آرزوی موفقیت می کنم.
پاسخ:
شرمندمون نکنید آقا یوسف. همه اینا که گفتی ایشالا باشه به دعا و راهنمایی شما
  • آرش حیدری

  • سلام نگاه جالبی بود به این وجه فیلم شخصاض توجهی نکرده بودم.
    در مورد مردم یک بحث عمیق وجود دارد که به راستی دال «مردم» بر چه چیز دلالت میکند. رویکردهای برساختگرا بحث بسیار جالب توجهی در پیش میکشند که دال «مردم» در واقع یک دال میان تهی است به این معنا که به مدلول خودش ارجاع نمیدهد بلکه به معنایی ارجاع میدهد که پیشتر در درون یک گفتمان ساخته شده است. بگذار مثال واضحتری بزنم:
    همین انتخابات هفتم اسفند را دقت کنیم هر دو جریان از مردم حرف میزنند اما در واقع از مردم حرف نمیزنند بلکه از برساخته ای معنایی حرف میزنند که در درون گفتمان یا با عبارات دقیقتر در ایدئولوژی خودشان ساخته اند.
    مردم یک کلیت نیست و از اساس مضمونی بیمعنا است (اگر خیلی بحث را فلسفی و زبان شناختی کنیم) یعنی در قالب گزاره ها مدلول ندارد برای مثال گزارۀ «مردم شریف ایران» یا رقیبش «مردم ایران نفهمند» هر دو ابزورد (مُهمل) است چراکه دست به کلیت بخشیِ ناروا میزند. البته این بدان معنا نیست که ما نمیتوانیم از مردم حرف بزنیم اما باید در نظر داشته باشیم هرگاه از مردم حرف میزنیم در واقع داریم از معنای گفتمانیِ و حقیقت مورد دفاع خود حرف میزنیم یعنی همواره بخش بزرگی از انسانها را در پرانتز میگذاریم و از دلالت معنایی خود به دور میریزیم و همینجا است که خشونت زبان آشکا رمی شود چرا که طرد کننده است. زمانی که محور اندیشیدن یا هنرمند بودن یا هر کرداری که به خلق یک معنا میرسد حول مضمون مردم میچرخد پیشاپیش یا «مردم» را مقدس میکند  (رویکرد حزب توده، چپ گراهای ارتودوکس، و نسخۀ منتسب به طیفی از اصولگراها و اصلاح طلبها) که نتیجه اش پوپولیسم است و یادش میرود از کسانی حرف میزند که 28 مرداد ساکت کنج خانه هایشان نشستند در مقابل وقتی مردم را کثیف رذل و... بازنمایی میکند (ورژن غربگرای تفکر) باز هم یادش میرود از کسانی حرف میزند که هشت سال با دست خالی جنگیدند یک انقلاب بزرگ راه انداختند و... .
    به این معنا دعوا بر سر مردم (اگر مردم را مثل پوزیتیویستها یک واقعیت عینی بدانیم) همیشه کمیتش میلنگد. مسئله را اگر بر سر دفاع از حقیقت و بازنماییِ مردم ببریم شاید به جایی برسیم. متن شما در مرزهای خوبی از نشانه شناسی و بازنماییِ مردم در آثار دهنمکی داشت اگر به این مرز وفادار میماند خیلی بهتر بود. برای مثال متن شما گاهی در سویه جریان مقدس کردن مردم میتواند خوانش شود  ولی در مجموع نگاه تیزبینانه ای بود.
    مفصل نوشتم ببخشید
    در این مورد در تاریخ سینما مواجهات عجیبی با مردم وجود دارد خصوصاً در دوران نازیسم و فاشیسم برای مثال تصویر مشمئز کننده ای از مردم ایتالیا در فیلم مالنا یا تصویری مشابه در فیلم دوزاده مرد خشمگین که هیئت منصفه ای را به تصویر میکشد که به شکلی نماینده مردم است آن هم بسیار مشمئز کننده است. حتی در آثاری مثل سالو، در دهه های اخیر اثر داگویل از فونتریر، هم نمودهایی از حمله به عوامزدگی است. خلاصه عرضم این است که ساختن اثری که هجمه و نقد تندی باشد به مردم لزوماً آن را از ساحت اعتبار ساقط نمیکند  مگر اینکه دقیق مشخص کنیم از درون چه موضعی داریم اثر را نقد میکنیم. اگر از موضع فردی که در دفاع از مردم شریف یا مقدس یا مظلوم و... اثر را نقد میکنیم پیشاپیش نعلِ وارونِ همان رویکردی هستیم که مردم را نفهم، رذل و... میداند. این هر دو دو روی یک سکه اند و ان هم کلیت بخشی به تکثری به نام مردم است.
    در مجموع روی این قضیه میشود کلی فکر کرد و یک پروژه خوب از آن درآورد: «بازنمایی مردم در سینمای بعد از انقلاب»
    پاسخ:
    ممنون از وقتی که گذاشتید استاد
    خیلی خوب بود
    فقط اگر اسمشو نمیووردی بهتر بود نه این که اشکال داشته باشه
    از این باب که اگر کل متن با این خطاب بود" آقای کارگردان" همه میفهمیدن ده نمکی رو میگی در عین حال با کلاس تر بود
    بالاتر از خد انتظارم بود
    جمع کن بابا این سایتو.
    کارت به جایی رسیده که جلو بچه های حزب الله شاخ میشی؟ شاختو میشکنم. مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر منافقین و کفار، مرگ بر آمریکا.
    زنده باد مجاهد شجاع حاج مسعود ده نمکی!
    ده نمکی هیچکاک، ده نمکی آبروی سینمای ایرانه، آبروی سینمای جهانه.
    حاج مسعود! دستور بده تا این خس و خاشاک رو بفرستیم جهنم.

    با اینکه باید مردم ِخوب هم جایی داشته باشن تو فیلم موافقم ،برای اینکه صفر و صد نشه .اما یکم ترس ریختن به دل این مردمی که خودم باشم هم بد نیست!
    فیلمو ندیدم اما نقد شما خیلی لی لی به لالای مردم گذاشته!علی الخصوص اگر مردم تهران باشن!
    مردمی که فیلمو میبینن اگر رباخوار باشن میترسن اگر نباشن ی نفس راحت میکشن!
    بنظرم دافعه و جاذبه ی قوی و زبان محاوره ی فیلم باعث شده پسند خیلی از مردم عادی باشه...منتقدین  هم یا روشنفکرا هستن یا آدمهایی که خاص پسندن و علی رغم موافقت با مضمون به لفافه گویی و رمز آلودی اثر که بخش مهم هنره علاقه دارن...دسته ی اول که تکلیفشون روشنه اما آدمهای دسته دوم نباید به کارگردان خرده بگیرن چون ظاهرا کارگردان اصلا برای همین قشر فیلم میسازه نه برای کسی که دنبال کارهای خاص هنریه!...
    این فیلم جایگزین فیلمای مزخرفی مثل گینسه!فیلمایی که گیشه دارن...و در رقابت با فیلم های حاتمی کیا نمیان که بخوایم با همون سطح توقع نقدشون کنیم...
    در مجموع بودنشون رو بهتر از نبودنشون میدونم.
    پاسخ:
    باسلام.
    لطفا به نگاه ایشون در رسوایی 1 به مردم و در ادامه این نگاه در رسوایی 2 و سوال انتهایی یادلشت دقت کنید.
    دوم اینکه دم پرتگاه عذاب نشان دادن کشور خود در مقابل بیگانه چه تحلیلی دارد.
    سه قوم در طول تاریخ عذاب شدند: قوم نوح، لوت و ...
    جناب دهنمکی مردم ایران را در کنار قوم لوط قرار دادند. مارو با اونها هم تراز کردن

    مردم شناسی فیلم های دهنمکی ایده خوبی بود. البته جا داره که بسط پیدا کنه و دقیقتر بشه. 
    غلط املایی های متن خیلی بود :)
    سلام علیکم.
    نقد جالبی بود. جناب ده‌نمکی معضلی از اجتماع را هدف گرفته و از این منظر جای تقدیر دارد اما سرایت این معضل به کلیت مردم خودمان جای تأمل دارد و بخشی از این متن به دنبال نقد همین اشکال است.
    البته آثار بسیاری از کاردگردانان سینمای خودمان را لحاظ بکنیم که در آثارشان خود زنی و بی‌آبرو کردن ملت ایران موج می‌زند، ایرادات جناب ده‌نمکی کمرنگ می‌شوند اما از جهت این‌که آثارشان (از نگاه عامه مردم) به پای دین و مذهب ختم می‌شود، توقع می‌رود معضلات اجتماعی با نگاه معقولانه‌تری نقد شود. چون دیانت ما بر پایه عقلانیت است و متوقع از آثار منتج از نگاه دینی، تبلور عقلانیت، به چالش کشیدن معضلات با نگاهی منصفانه (نه صفر و یکی) و ارائه راه حلی منطقی (نه عوامانه) است.
    و به نظرم ما منتقدین، در کنار نقد آثار دیگران (آن هم به نیت اصلاح) چه بهتر است که خودمان نیز دست به اقدام برای تولید اثر بزنیم و از این جهت به دلیل آشنایی با فوت و فن کار، نقد‌هایمان متقن‌تر و از جهت دیگر با پذیرش نقد دیگران بر آثارمان (به عنوان بازخورد) آثارمان دقیق‌‌تر خواهد شد و در مجموع اگر این رویکرد بین قشر نخبگان سینمایی شیوع یابد، به نفع فرهنگ جامعه خودمان است. این مصداق اقدام و عمل و امربه‌معروف و نهی از منکر است.
    سلام نوشته باریک بینی های خیلی خوبی داشت که خود من با وجود چندید بار نگاه کردن این فیبم ها بهش توجه نکرده بودم اما متن دو سوال در ذهن من مطرح که بیان ی کنم:اول این که اگه کارگردان بگه که من می خواستم روند افول اخلاق در کشور رو (که مورد قبول همه کارشناس ها هم هست)نسبت به دوران دفاع مقدس بیان کنم چه جوابی بهشون بدیم؟(البته درسته که مردم ما بی نظیرند و واقعا در لحظه ها پاکار ترین مردم دنیا بوده اند،اما این ربطی به افول اخلاق که الان دامنگیر کل دنیا هم هست نداره)دوم اینکه اگه بگه من در اینجا تنها خواستم آثار مذهبی خشک بودن و یا ریاکار بودن(در چهره حاجی گرینوف ها)رو نشون بدم و مردم این فیلم ها تنها نماینده طبقه ای از تفکر مذهبی هستند نه همه مردم چی باید جواب بدیم؟البته اگه بگین که شما مردم دیگه ای رو نشون ندادید که متوجه بشیم این ها تنها طبقه ای از مردم هستند نه همه پاسخ می شنوید که من کتاب ننوشتم که دستم باز باشه،فیلم ساختم و فیلم سازی هم محدودیت های خودش رو داره،شما باید حرفتون رو در نود دقیقه بیان کنید و توان پردازش تمام طبقات رو ندارید،در برابر این جواب چه چیزی مد نظر شما هست
    راستی قلمتون هم سیر پیشرفت خودش رو طی کرده و از نوشته های قبلیتون بهتره
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی