وبسایت شخصی محمد حسین تیرآور

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب اجباری» ثبت شده است

یاداشت منتشر شده با موضوع "حجاب اجباری" در آخرین شماره گاهنامه حنیفا

یاداشتی کمی عجله ای که برای انتشار در سایت(همینجا) کمی اصلاح شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

«مردم را که نمی شود به زور به بهشت برد!» «اگر حجاب را در جامعه را  اجبار کنیم، اخلاق ضایع میشود!» اگر درجامعه اجبار بکاریم لجبازی باید درو کنیم...»

چند جملهذای که شاید فعلا  در جمهوری اسلامی شنیده میشود؛ حجاب اجباری موضوعیست که  این روز ها بیشتر از قبل مورد توجه و انتقاد قرار گرفته است.ا

 

از ابتدا باید گفت که  این سؤال غلط است که آیا در ایران حجاب اجباریست یا خیر؟واضح است که در ایران حجاب یک اجبار است ولی متأسفانه هیچ وقت پرسیده نمی شود چرا اجبار؟

فقط سوار بر جو منفی کلمه ای مانند اجبار به سمت حجاب تاخته میشود.ابتدا باید بگوییم که همین اجبارِ حجاب را نباید مطلق به حساب آورد، زیرا در این صورت بخشی از افرادی که هر روز در دانشکده حضور دارند مجرم هستند، چون آنها حجاب ندارند ولی میبینم که هزاران هزار نفر در شهر بدون حجاب مناسب و اساسی حضور دارند وکسی کاری با آنها ندارد.

(به نظرتان تعداد گشت ارشاد های شهر ما چقدر است؟)

متأسفانه مشکل از جایی آغاز می شود که به اجتماعی بودن حکم و مسئله حجاب توجهی نمی شود و تصور می شود حجاب یک امر شخصی است !در صورتی که حجاب در فردیت وتنهایی فرد معنایی ندارد. آیا به زنان  در خارج از اجتماع دستور به حجاب داده شده است؟

حجاب اسلامی که مد نظر است، وقتی  تعریف پیدا می کند که بحث از ورود به جامعه باشد.عدم حجاب به واسطه نا امنی که برای فرد مونث به وجود می آورد و از جهت ناراحتی واضطرابی که برای  متأهلین و افراد مذکر به وجود می آورد, وجوبش لازم میشود. حال سؤال مطرح این است که چرا باید؟و چرا اجبار؟

بعد از بیان نکته بالا، بعید نیست که شنیده شود:

«اگر حجاب امر مثبتیست وپشتوانه منطقی وعقلانی دارد, جامعه را آزاد کنید تا روح حق طلب جوانان به سمت این تفکر منطقی تمایل پیدا کند!»

همیشه محدودیتها و سازمانهایی برای محدود کردن مضرات وجود داشته اند وبار ها وبارها با آنها سر و کار داشته ایم وداریم والزام و رعایت آنها برای ما بد تلقی نمیشود؛ از الزام انجام دستورات یک پزشک تا جلوگیری از پخش کنسرو  فاسد برای بیمار نشدن جامعه.

حال سوال این است که چطور اجبارهای هر روزه در مسائلی که ضرر جسمانی به همراه دارند برایمان پذیرفتنش راحت است وجامعه خود را به این امر توصیه نمی کند که«خودتان خوب وبد را انتخاب کنید» ولی در امری که ضرر های روحی واجتماعی اش مشخص است وجامعه ای مثل غرب را به منجلاب کشانده و یک بحث فرهنگیست را الزامی منفی میدانیم که طغیان جامعه را بعد از مدتی به همراه دارد؟!

در عجب هستم جلوگیری پلیس راهنمایی و رانندگی به دلیل برهم خوردن حواس رانندگان را امری منطقی میدانیم و الزام قاتونی آن را تازیانه ای برسر آزادی تلقی نمیکنیم، ولی جلوگیری از بی حجابی که مسمومیت فکری وفرهنگی به وجود می آورد را الزامی منفی تلقی میکنیم؟!

اگر در پاسخ بنده خواهید گفت که علوم انسانی را با علوم تجربی مقایسه نکنید یا با توجه به توصیه پزشکان میلیون ها نفر سیگار میکشند، باید بگویم: علوم انسانی به اعتراف خیلی ها پر اهمیت تر وحساس تر از علوم تجربیست و دوم این که مثالهایی مانند سیگار کشیدن، یک ضرر فردیست نه اجتماعی، یک فرد سیگاری تا حد فوت خود میتواند سیگار بکشد, و این متفاوت است با بی حجابی که به غیر از امنیت خود آزادی چشم ها را هم سلب می کند.

حجاب یک اجبار منطقیست, الزامی که راه  کشف و شناخت فلسفه و مبنایش باز است, یک امر که تنها  در اجتماع واجب میشود و برای سلامت جامعه است.

بله، اختیار امنیت جسمانی وروانی افراد به دست خودشان، ولی بی حجابی که  سلب میکند امنیت فکری دیگران را باید بگوییم: اختیار فردی؟

این مسئله که اجبار لجبازی را در پی دارد واخلاق را ضایع میکند هم مشکلی دیگر است؛ باید بدانیم این اجبار نیست که فرد را لجباز وجسور بار می آورد، بلکه این اخلاق بد و نادرست در بیان این اجبار و الزام است که فرد را طغیانگر بار می آورد، اجبار بدون استدلال  و تند یک پدر به دختر خود برای حجاب یا نگاه خشن مأموری بی ادب یا نهی از منکر تند و زننده  چند پسر؛ و قطعا در صورت بیان صحیح, این وجوب(حجاب) کاملا پذیرفتنی است، مانند هزاران منع و الزام قانونی دیگر در جامعه  خودمان.

اصلا میپذیریم که اجبار در حجاب داشتن را حذف کنیم، اگر در این شرایط عدهای نخواستند که منطقی برخورد کنند،چه؟؟ یعنی نخواستند به یک امر منطقی مثل حجاب تن دهند.

آیا در تریبون ها میگوییم: دیدیم که ظاهرا نمیشود و از این پس قانون اجبار را عملی میکنیم ؟  آیا در زمینههای کوچکی مثل یک کارگاه ساده تولید مواد پروتئینی که مواد مسموم تولید میکند میگوییم: بگذاریم خودش به این  نتیجه برسد که غذای سالم به دست مردم برساند؟

_مسئله ای دیگر

بنده با این مسئله که بی حجاب ها را لجبازان و افرادی بدانیم که در مقابل اجبار قد علم کرده اند و در مقابل گشت ارشاد اینگونه حجاب می پوشند, مخالف هستم.

در این صورت باید اکثر بیحجابهارا انقلابیونی در اعتراض به اجبار، و چکمههای چرمی لوکس آنهارا پوتین های جنگ، وکرم های صورت را واکس های استتار جنگی به حساب بیاوریم؛ واقعا این گونه است؟؟ شما این افراد را با چنین روحیه(اعتراض انقلابی) میشناسید؟

اصلا مگر چند سال است گشت ارشاد به عنوان بزرگترین نماد اجبار حجاب سر وکله اش پیدا شده است ؟ آیا قبل از آن بی حجابی نبود؟

 اگر میخواهید شدت بی حجابی در امروز را بگویید،  باید گفت که هر وقت میزان ارتباطات ورسانه های امروز را حتی با چهار سال پیش یکی دانستیم این حرف را میپذیریم، چون بی حجابی یک فرهنگ غیر بومیست.

لطفا کمی منطقی تر باشیم...

1)آمار بیان شده به قطع تنها به دلیل بی حجابی نبوده است و مجموعه دلایلی باعض شده اند که این وضعیت رخ بذهند که مجال بیانش اینجا نیست ولی باعث گارنده به عامل حجاب به عنوان عاملی موثر در این مسئله معتقد است.


فیلم کوتاهی که ارش دیدن دارد



دریافت فایل نشریه
حجم: 1021 کیلوبایت

 برای جلد نشریه تمام تلاشم را کردم که به هیچ وجه هویت شخصی که عکسشان قرار است چاپ بشود مشخص نباشد، و همین تلاش باعث شد که لباس زننده (بدن نما) و چهره غیر محجبه فرد سمت راستی به عنان یک شخص نسبتا با حجاب دربیاید و بعضی از دوستان اعتراض کنند که : ایشون کجایش بی حجاب است؟!